سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون خبر مرگ اشتر بدو رسید فرمود : ] مالک مالک چه بود به خدا اگر کوه بود کوهى بود جدا از دیگر کوهها و اگر سنگ بود سنگى بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد . [ و فند کوهى است از دیگر کوهها جدا افتاده . ] [نهج البلاغه]
وفا ابو نصر
به یاد او که روزی خواهد آمد ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
  • نویسنده : وفا ابو نصر:: 85/10/2:: 5:47 عصر
  • مردی می آید ز خورشید ...

    زمین آب می خواهد، آسمان آب می خواهد، قلب ها تشنه اند،چشم ها از عطش ترک خورده اند، فریاد وا عطشا از حلقوم زمین و زمینیان برخاسته است، ماهی ها دعا می کنند و پرندگان نیز. ساکنان بی تاب و عطشان زمین، دست فرا چشم خویش گرفته ـ تا ناکجاـ خیره به را نگرانند و چشم انتظار.

    این انتظار، تنها روح امید است؟؛ تنها راه نجات ـ تولدی دوباره اما نامکررـ که در این تن مرده همچو انفاس مسیحایی می دمد و خفتگان را از گور خویش برمی انگیزد.

    به ما گفته بودند:  آبتان به زمین فرو می رود! گفته بودند وقتی که چشم هایتان هیچ نجات دهنده ای ندید و قلبتان هیچ صدایی نشنید،وقتی که دستانتان به هیچ ریسمانی نیاویخت، به کجا چنگ می زنید؟ چه می کنید؟ چگونه احیا می شوید؟ 

    به ما گفته بودند اگر ناگهان آبتان به زمین فرو رود و دیگر هرگز نتوانید آب به دست آورید، کیست که برای شما آب پدید آورد؟

    بدون آب چگونه می توان روئید؟ چگونه می توان سبز شد؟ بهار آورد، شکوفه زد؟!چگونه می توان قد کشید؟! از بی آبی خاک را با پنجه می خراشیم، در هر مردابی فرو می رویم، در رسیدن به هر سرابی می کوشیم امام باز هم ...

    باز هم این ندای "هل من ناصر ینصرنی" از ما نیست که فرامرز این کره خاکی رفته است، این ندای آن "حبل المتین آسمانی" است که ما را برای نجات می خواند، تا از دریای زلال و گوارای وجودش، جرعه ای بنوشاند. کجا را جستجو می کنیم؟

    خاک مکان تعلق نیست، این زمین نه جای ماندن است، این تن جای پروراندن کرم ابریشم نیست؛ پیله ای است که پروانه ای دل آن را بشکافد و به سوی منشأ نور به پرواز در آید. این چه بی خبری است که دلبسته مرکب تن شده ایم؟ چه غفلتی است که به تبعیدگاه خویش خو گرفته ایم؟ کدام حادثه شفاف تر است از خورشیدی که در سجده "امن یجیب ... انتظار طلوع خویش را بر شب تیره ما می کشد؟! کدام حقیقت ضروری تر از نوشیدن آبی گواراست برای تشنه ای که از عطش می سوزد؟

    چشم هایی که از اقیانوس سرشارترند، انتظار بیداریمان را می کشند؛ ظرف هایمان واژگون است وگرنه باران حضورش، یک ریز و پی در پی فرو می بارد ....

    آری ما عادت کرده ایم بگوییم منتظریم، عادت کرده ایم بعد از صلوات هایمان و "عجل فرجهم" بگوییم، عادت کرده ایم دعای فرج بخوانیم و از روی عادت هر روز پس از نماز برای سلامتی اش دعا کنیم...

    عادت کرده ایم به نبودنش، به نیامدنش، به عدم درک حضورش ...

    اگر آنقدر که برای سلامتی یک بازیگر، یا پیروزی یک تیم فوتبال حساسیم و از صمیم قلب دعا می کنیم، برای فرج لیلة القدرمان دعا می کردیم ...

    تنها چیزی که موجب محرومیت شما از دیدار ما شده، آن اعمال ناپسندیست که انجام می دهید و گزارش آن به ما می رسد.

    و اگر شیعیان ما که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفقشان بدارد، در وفا به پیمانی که با ما دارند، یکپارچه می شدند، هرگز از ملاقات ما محروم نشده و البته سعادت حضور در محضر ما با معرفتی حقیقی هر چه زودتر نصیبلشان می شد.

          *شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند، دعا می کنند و فرج ما می رسد.

          *برای رسیدن به معرفت(ارتباط روحی) تزکیه نفس کنید نه برای رسیدن به جسم امام.

          *ای شیعیان برای کسی که به او دل سپرده اید(امام زمانتان)زینت باشید و مایه ننگ و عیب برایش نباشید.

    ( یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک )

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 23870
    بازدید امروز : 66
    بازدید دیروز : 4
    ............. بایگانی.............
    بهار 1386
    زمستان 1385
    پاییز 1385

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    وفا ابو نصر
    وفا ابو نصر
    من وفا ابونصر از لبنان(مقیم ایران) 20 ساله حدود 4 سال است که در ایران زندگی میکنم مادرم ایرانی و پدرم اهل لبنان(روستای قانا) ما یک خانواده 5 نفره هستیم پدرم،مادرم،من و فاطمه(خواهرم) و حسین(برادرم) پدرم استاد دانشگاه ، مادرم معلم،خواهرم دانشجو و برادرم حسین شهید شده در همین جنگ اخیر رژیم صهیونیستی و لبنان او یکی از مبارزان جنبش حزب الله بود، من هم که آخرین فرزند خانواده هستم دانشجوی رشته پزشکی هستم.

    .......... لوگوی خودم ........
    وفا ابو نصر
    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........