بسم الرب الشهداء والصدیقین
من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که در
راه خدا تحمل کرده است پاداش میدهد، و ارزش هر انسانی به اندازه
درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و میبینیم که مردان
خدا بیش از هرکس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شدهاند، علی
بزرگ را بنگرید که خدای درد است، که گویی بندبند وجودش، با درد و
رنج جوش خورده است، حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه
فرو رفت، که نظیر آن در عالم دیده نشده است، و زینب کبری را ببینید، که
با درد و رنج انس گرفته است.
درد، دل آدمی را بیدار میکند، روح را صفا میدهد، غرور و خودخواهی را
نابود میکند، نخوت و فراموشی را از بین میبرد، انسان را متوجه وجود خود میکند ...
مناجات ...
خدایا! هدایتم کن! زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! هدایتم کن! زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! هدایتم کن! که ظلم نکنم، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.
خدایا! نگذار دروغ بگویم، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
خدایا! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم، زیرا تهمت، خیانت ظالمانهای است.
خدایا! ارشادم کن که بیانصافی نکنم، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
خدایا! راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بیاحترامی به یک
انسان، همانا کفر خدای بزرگ است.
خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده، تا حقایق وجود را ببینم
و جمال زیبای تو را مشاهده کنم.
خدایا! پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوهگرساز،
تا فریب زرق و برق عالم خاکی، مرا از یاد تو دور نکند.
خدایا! من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پرکاهی در مقابل توفانها هستم،
به من دیدهای عبرتبین ده، تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال
تو را براستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم.
خدایا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند میدهم
که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار ندهی.
خدایا! میخواهم فقیری بینیاز باشم، که جاذبههای مادی زندگی،
مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.
خدایا! خوش دارم گمنام و تنها باشم، تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.
خدایا! دردمندم، روحم از شدت درد میسوزد، قلبم میجوشد،
احساسم شعله میکشد، و بندبند وجودم از شدت درد صیحه میزند،
تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش.
خستهام، پیر شدهام، دلشکستهام، ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم،
احساس میکنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع میکنم،
و میخواهم فقط با خدای خود تنها باشم.
خدایا! به سوی تو میآیم، از عالم و عالمیان میگریزم، تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده.
در آخر خودم مینویسم ...
اول بخاطر یادواره شهدای کربلای پنج اینو نوشتم ...
دوم قابل توجه دوستانی که به شهادت فکر میکنند ولی قلب و دلشون برای اون نمیتپه ... !
سلام علیکم
جوابیه دوستان تا چند روز دیگر حاضر میشود ... پس اینقدر جو سازی نکنید ...
ومن الله التوفیق
گروه ?+? راهیان شهادت